یا صاحب الزمان !
داستان یوسف را به بهانه تو گفتیم .
شرمنده ایم.
می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست.
می دانیم کوتاهیها ، نادانیها و سستیهای ما ، ستمهایی است که در حق تو کرده ایم.
یعقوب به پسران گفت : به جستجوی یوسف برخیزید ،
و ما با روسیاهی و شرمندگی ، آمده ایم تا از تو نشانی بگیریم .
به ما گفته اند اگر به جستجوی تو برخیزیم نشانی از تو می یابیم.
اما ای فرزند احمد! آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم؟
اگر بگویند برای دیدار تو باید سر به کوه و صحرا گذاریم ، می گذاریم.
ای یوسف زهرا!
خاندان یعقوب پریشان و گرفتار بودند ،
ما و خاندانمان نیز گرفتاریم ،
روی پریشان ما را بنگر. چهره زردمان را ببین.
به ما ترحم کن که بیچاره ایم و مضطر
ای عزیز مصر وجود ! سراسز جهان را تیره روزی فراگرفته است .
نیازمندیم ، محتاجیم و در عین حال گناهکار
از ما بگذر و پیمانه جانمان را از محبت پر کن .
فرم در حال بارگذاری ...